loading...
صداقت.....
درسا بازدید : 63 شنبه 29 آذر 1393 نظرات (1)

والیبال رشته ای ورزشی است که امروزه در بین جوانان و نوجوانان ما جایگاه خاصی پیدا کرده.والیبال ورزشی تیمی و بسیار مهیج است که پیشینه ای یکصد و ده ساله دارد.

قوانینی بسیار کلی درباره والیبال:

تعداد کل بازیکنان هر تیم: ۱۲ نفر.

تعداد بازیکنان داخل زمین: ۶ نفر.

عداد کل داوران: ۱۰ نفر (یک داور بالا، یک داور پائین و یک داور ذخیره- ۴ داور خط و یک داور خط ذخیره- یک نویسنده و یک کمک نویسنده.)

اندازه زمین: طول ۱۸ متر و عرض ۹ متر.

نِت (تور): برخورد توپ به لبه تور اشکال ندارد و خطا نیست.

 مقدار باد توپ: معمولاً با فشار انگشتان شصت بر روی توپ مشخص می شود.

وزن و رنگ توپ: وزن توپ ۲۶۰ گرم است و تا ۱۰ گرم کمتر یا بیشتر اشکال ندارد و رنگ آن مخلوطی از زرد و آبی و سفید می باشد. (استاندارد فدراسیون جهانی)

وزن و رنگ توپ: وزن توپ ۲۶۰ گرم است و تا ۱۰ گرم کمتر یا بیشتر اشکال ندارد و رنگ آن مخلوطی از زرد و آبی و سفید می باشد. (استاندارد فدراسیون جهانی)

زمان بازی: ۵ گیم بصورت رالی، ۴ ست با نتیجه ۲۵ امتیاز و ست آخر با نتیجه ۱۵ امتیاز می باشد. (البته در مسابقات مدارس ۳ گیم می باشد.)

روش تعویض بازیکنان: داور ابتدای خط یک سوم رو به تور می ایستد و همانجا بازیکن ورودی، تابلوی شماره تعویض را به بازیکن خود می دهد. (در قسمت یک سوم زمین)

 شماره بازیکنان: از ۱ الی ۱۵ (البته در مسابقات جوانان شماره بالاتر اشکال ندارد).

طریقه زدن توپ (سرویس): سرویس از پشت خط عرضی و با سوت داور زده می شود و باید توپ از دست جدا شود.

پهنای خطوط: پهنای خطوط زمین والیبال ۵ سانتی متر می باشد.

 ارتفاع تور تا زمین: برای بزرگسالان در بخش مردان ۴۳/۲ متر و در بخش زنان ۲۴/۲ متر می باشد.

لیبرو: لیبرو بازیکنی است که رنگ پیراهنش با بقیه هم تیمی هایش متفاوت است و فقط می تواند توپ را جمع کند و پاس بدهد اما حق سرویس و آبشار را ندارد و تعویضش در ورقه نوشته نمی شود و وقتی در منطقه ۵ قرار داشت، موقع چرخش بیرون می رود و با بازیکنان مناطق ۱-۶-۵ می تواند تعویض شود.

ابعاد تور: تور والیبال ۵/۹ متر طول و یک متر عرض دارد و ابعاد سوراخ تور ۱x۱ سانتی متر می باشد و همچنین طرفین تور ۲۵ سانتی متر خارج از خط می باشد.

 اگر یک تیم امتیازی از تیم مقابل که سرویس می زند بگیرد، چرخش انجام می شود. چرخش بازیکنان به این صورت است که بازیکن منطقه ۱ به منطقه ۶، منطقه ۶ به منطقه ۵، منطقه ۵ به منطقه ۴، منطقه ۴ به منطقه ۳، منطقه ۳ به منطقه ۲ و منطقه ۲ به منطقه ۱ می رود.

  مناطق زمین والیبال:

 

- منطقه ۲: قسمت زیر تور طرف راست زمین.

 

- منطقه ۱: پشت منطقه ۲ قسمت عقب زمین.

 

- منطقه ۳: قسمت زیر تور وسط زمین.

 

- منطقه ۶: پشت منطقه ۳ زمین.

 

- منطقه ۴: قسمت زیر تور طرف چپ.

 

- منطقه ۵: پشت منطقه ۴ در قسمت عقب زمین.

درسا بازدید : 97 شنبه 17 آبان 1393 نظرات (0)

"زمستان "،زمستان است

نگاه سردتو بر من زمستان است

صدای سرد تو بر من زمستان است

بهار چشم تو بر من زمستان است

به گرمی دل نمیبندم

دلم لبریز از سردیست

در آغوشت پناهم نیست

چرا دنیا چرا دنیا

دلم از درد میسوزد

کسی با من موافق نیست

به درد خود گرفتارم

لبانم خشک از سردیست

صدایم مرده

دل خشکیده

دنیایم زمستان است

چرا دنیا چرا دنیا؟ ...

درسا بازدید : 93 چهارشنبه 14 آبان 1393 نظرات (3)

» يك ساعت ويژه
مردي، دير وقت، خسته و عصباني، از سر كار به خانه باز گشت. دم در، پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود.
- بابا! يك سوال از شما بپرسم؟
- بله، حتماً. چه سوالي؟
- بابا، شما براي هر ساعت كار، چقدر پول مي‌گيريد؟
مرد با عصبانيت پاسخ داد: «اين به تو ربطي ندارد. چرا چنين سوالي مي‌كني؟»
فقط مي‌خواهم بدانم. بگوييد براي هر ساعت كار چقدر پول مي‌گيريد؟
- اگر بايد بداني خوب مي‌گويم، 20 دلار.
پسر كوچك در حالي كه سرش پايين بود، آه كشيد. سپس به مرد نگاه كرد و گفت: « مي‌شود 10 دلار به من قرض بدهيد؟»
مرد بيشتر عصباني شد و گفت: « اگر دليلت براي پرسيدن اين سوال فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري، سريع به اتاقت برو، فكر كن و ببين كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز، سخت كار مي‌كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه‌اي وقت ندارم.»
پسر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و بازهم عصباني‌تر شد: «چطور به خودش اجازه مي‌دهد براي گرفتن پول از من چنين سوالي بپرسد؟» بعد از حدود يك ساعت، مرد آرام‌تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است. شايد واقعاً چيزي بوده كه او براي خريدش به 10 دلار نياز داشته است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي‌آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد.
- خواب هستي پسرم؟
- نه پدر، بيدارم.
- فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده‌ام، امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي‌هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي.
پسر كوچولو نشست، خنديد و فرياد زد: «متشكرم بابا!» بعد دستش را زير بالشش برد و چند اسكناس مچاله در آورد.
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته است، دوباره عصباني شد و با فرياد گفت: « با اينكه خودت پول داشتي، چرا باز هم پول خواستي؟»
پسر كوچولو پاسخ داد: « براي اينكه پولم كافي نبود، ولي الان هست. حالا من 20 دلار دارم. مي‌توانم يك ساعت از كار شمار را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟ دوست دارم با شما شام بخورم...»

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 246
  • بازدید کلی : 2,252